اگرم
روز به روشنی تاریک است
بوم شب را
سحری
می زند رنگ
تا بپیرایدش از درد
تا بیارایدش آیا
به چراغی از عشق
شاید این بی ره و سو شب را
بتوان
طرح راهی زد و نقبی به زمان
تا بکاهد
ز غم و درد ِ دراز عمر ِ پر از رنج, اندی
بوم پررنگ سپید ِ دل ِ من
- بردریده به خط و چنگ ِ نوازشگر ِ یاران!- را
به چه رنگی آیا
می توانیش دراندازی نقش؟
واژه آیا که زُداید
خاطر از یورش ِ دشنام؟
رنگی
شود آیا که بپوشاند
این مشکی ِ دوران را؟
و امیدی رَوَد از نغمه
به دمی کـَر سازد
این همهمه ی ِ شوم ِ دل آزار ِ جهان را؟
خیره در این نابرابر کارزارم
وز پس ِ این های و هوی
باز
ماییم و قلمها
همدگر را در فراخوان
یک صدا فریاد بر می آوریم
زندگی را
می کشیم بر تارُکـَش
رنگین کمان ِ عشق را.
چهاردهم بهمن هشتاد و هشت
عالی بود
پاسخحذفایمیل کردم اما فکر کنم لینک رو ارسال نکردم
http://www.4shared.com/file/221236929/7579e1f1/Sedigh_Tarif.html
.../این شب پریشان، پریشان سحر می شود/ روز نو گلافشان گلافشان به ما میرسد / ...