۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

ایستا

ما

در بر دوش کشیدن رنج انسان

                             مشترکیم

انسانی که با همه ایثارش

به یک خداحافظی سرد حتی

نمی ارزد, با بی مجالی

و اگر نور است حتی و

هر دیدنی از اوست

به چشم نمی آید

باری

می خوانم باز تو را

تا بستایمت

و تنها بگویم

در هَمگِنی عهده ی این بار

من شکستنی ترم

و در این خُرد به پایی ها

به بلندا و راستای تو می نگرم

از آن که

من گریستم و

تو ایستادی.

             بیست و چهارم بهمن هشتاد و هشت

۱ نظر:

  1. کاین درد مشترک/ هرگز جدا جدا/ درمان نمی شود
    راستی که
    دشوار زندگی/ هرگز برای ما/ بی رزم مشترک/ آسان نمی شود

    پاسخحذف