ببخشید!!
عشق را بهایی نپردازید!
احساسی
هدیه ای
نگاهی
و نه حتی پشیزی!
و تو می گویی عمری و جانی؟!
واه!!!
ببخشید!
ای شمایان!
ای که در پای ِ عشق تان
به مسلخ بردید
راستی را هم حتی
گذشت را نیز
انسانیت را هم باز
و جانها را,
همه شان را به گندیده دلتان درکشیدید و
به هیچ؛
و در پاسخ ِ ایثار ِ این همه, گفتید تنها:
ببخشید!
شما را چه؟
که دلی دریده شد
که احساسی مُرد و
روحی گسیخت
شما را چه؟
که جانی برامد
که عشقی سوخت و
عمری گذشت
عشق تان را بهایی نپردازید!
حتی پشیزی.
بوی ِ پایانش از دور پیداست!
ببخشید!!
سی دی هشتاد و پنج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر