سزاوار است یک عمر تنهایی
پس از عشق پاکت,
اگر نباشد.
و چراست
تاوان ِ عشق ِ تو
بر من,
رمز ِ پایایی ِ من است
در این فاحشه سرا.
کدام دلیل را یارای کشاکش ِ من است با مرگ
جز آفرینش ِ تو؟
و آن نگاه
که دالان ِ دیگر سراست
و آن دستان
که بی پروا پرواز را پرمی دهند
و آن لبان
که فرمان ِ اعدام ِ هوشند
و آن آهنگین صدا
که نعرۀ ترسناک و خراشناک ِ صور را به جان پذیرا می کند
آذر هشتاد و پنج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر