می نویسم
چون گفتنم نیست.
چه دشوار بر بالین تو
و در کنارت
بی آنکه بدانی
- چون اینگونه باید, که نباید بدانی -
بی صدا
برای نبودن تو,
در بودنت
سخت می گریم
و مرا این هر روزه کار و بار
ناکار کرده و رنجور تو.
رنجی که تنها فهم من از زندگی ست و
تنها سهم.
فروردین هشتاد و هفت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر